مطلبي از بداهه

 محمدعلی مهران فر در آخرین مطلب وبلاگ اش "بداهه" نوشت:

دیگر از این همه نیرنگ به تنگ آمــده است
با علی لشکر شبرنگ به جنگ آمـده است

هان ببینید چه دندان به غضب می سـایند
کـه به پیکـار "علـی" شیـر عـرب مـی آینـد

فـاش پیـداست کـه از غیـظ برافـروختـه اند
و چه کیـن ها که در انبان دل اندوخته اند *

ظـــاهـــرا غصــهء میراث پـیـمـبـــر دارنـــد
تــا علــی را مـگـر از مسنـد دیـن بـر دارنـد

پس چه در خانه نشستیم؟ علی تنها ماند
منتظــر بهـر چـه هستیم؟ علـی تنهـا مـاند

پـای در معـرض حفـره اسـت، مراقب باشیم
کـوفــه آبستـن کفــر اسـت، مراقـب باشیـم

با ولـی باش مگـو راه ولایـت سخــت اسـت
آنکــه هـم پـای ولایـت نـرود بـدبخــت اسـت

این چه فتنه است که آفت زده ایمــان ها را
"ایـن عمــار" کـه روشـن بکنــد جــان هـا را

"ایـن عمــار" کــه تـبـیـیــن حقــایق بکند**
"ایـن عمــار" کــه از دسـت شمــا دق بکند؟

خصم در گوشه نشسته است که تزویر کند
نکـنــد بــاز تــو را فـتـنــه زمـیــن گـیــر کـنــد

نکـنــد بــا شـتـــر مـعــرکــه هـمـــراه شـوی
نکـنـــد مـثـل "بنی ساعده" گـمــراه شـوی

خـصــم خـصــم است ولو یار نمــاید خود را
در پــس دیــن تــو انـکــار نـمـــایـد خـــود را

دشمن این مرتبه قرآن سر نی خواهـد بـرد
آنکه مرداست به این مسأله پی خواهدبرد

نـیــزه نـیــزه اسـت ولـو بـر ســر او قـرآن هـا
کفر کفری است که بر خواستـه از ایمان ها

نیزه نیزه است ودراین غائله خون خواهد ریخت
کفر از این سجده بی مغز برون خواهد ریخت

شک نکن بعـد ولی روح ولا خواهد سوخت
کودکی در کبد کرب و بلا خواهد سوخـت...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* قد بدت البغضاء من أفواههم و ما تخفي صدورهم أكبر (کینه از چهره آنها پیداست لیک آنچه در دل نهفته اند بیشتر است)
**اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری آنجا که می فرمایند:يكي از كارهاي مهم جناب عمار تبيين حقيقت بود چون جناح مقابل كه جناح معاويه بود تبليغات گوناگوني داشتند. اين كسي كه خودش را موظف كرده بود جلوي اين جنگ رواني بايستد عمار ياسربود. وقتي مي‌ديد جايي اختلا‌ف بينشان افتاد. و بگومگو مي‌كنند، خود را سريع به آن‌ها مي‌رساند و برايشان صحبت مي‌كرد و حقايق را تبيين مي نمود و گره‌ها را باز مي‌كرد. نقش نخبگان هم اين است كه اين بصيرت را نه فقط در خودشان، بلكه در ديگران نيز به‌وجود بياورند.

 

گزارش تخلف
بعدی